عصر ظهور

نمیدونم تا حالا از پروژه شیلی سازی چیزی شنیدین یا نه ؟در دهه‌های 60 و 70 میلادی که اوج حکومت ها و دولتهای پدید آمده از کودتای آمریکایی در منطقه آمریکای‌لاتین بودولی برخلاف خواسته آمریکا، در شیلی رئیس جمهوری مردمی روی کار آمد با نامِ (سالوادور آلنده ) ‏دولتها و نظامیانِ وابسته به آمریکا که از حمایتCIAبرخوردار بودند با شعار مبارزه با کمونیسم و مبارزه با شوروی همه حکومتهای مردمی رو قلع و قمع میکردن اما استثنائا درشیلی به مشکل برخوردن...*سرنخِ تمامِ کودتا ها و توطئه‌ها هم,طبقِ معمول درسفارت آمریکا بود.آلنده (رئیس جمهور مردمی) شیلی با آگاهی از این مسئله راه‌های ارتباطی با سفارت آمریکا رو محدود کرده بود.او با پشتوانه مردمی به رهبری قدرتمند در منطقه آمریکای لاتین تبدیل شده بود.بطوریکه در خودِ ارتش هم ازش حمایت میکردن و کسی را یارای مخالفت با آلنده نبود...در این شرایط تمام راه های کودتا بسته شده بودو آمریکا در این کشور به مشکل بر خورده بود.طوریکه غربی‌ها شیلی رو هم به مثل کوبا از دست رفته میپنداشتند، اینجا بود که سازمان سیا ، موقتا فرمول انقلابات‌رنگین و مخملی رو تعطیل کرد و از راه مکر و تزویر وارد شد.سیا با استخدامِ افراد نفوذی و استفاده از جاسوسهایی که در بدنه‌دولت‌آلنده داشتند، هزینه خدمات را در کشور بالا بردند.خدماتی مثلِ هزینه درمان هزینه سوخت هزینه تحصیل هزینه بهداشت هزینه رفت و آمد وووووو  هدف آنها ایجادِ قحطی‌های مصنوعی در کشورِ شیلی بود ‏نفوذیها،برای فقرا صف های طولانی جهت پرداخت کوپن‌های غذا و یا یک کاسه سوپ و یا سبدکالا ترتیب میدادند و طی آن افرادی را وارد صف‌ها میکردند تا به آلنده فحاشی کنند.*آنها مرتب به مردم القا میکردند که سایه جنگ بر کشور سایه افکنده‌....‏نفوذیها مرتب به مردم القا میکردند که سایه جنگ بر کشور سایه افکنده (میگفتند ناوهای هواپیمابر در اقیانوس بسمتِ آبهای شیلی حرکت کردند )  و خطرِ قحطی‌ها و گرسنگی‌های کشنده، بزودی و قریب الوقوع خواهد بودوتقصیر تمام این بدبختیها به گردن رهبر و اعتقادات ِضد آمریکایی اوست !نفوذی‌های cia سوبسیدها( یارانه‌ها) رو برداشتند و قیمتها لحظه‌به‌لحظه بالاتر میرفت.آنها آلنده که در اوج محبوبیت بود رو مسئول این قحطی‌ها و کمبودها معرفی می‌کردند قیمتِ آب و برق رو بالا بردند و نان و مایحتاجِ مردم در انبارها عمدا از بین میرفت اما بدست مردم نمیرسید.‏رادیوی اسپانیایی زبانِ‌ آمریکا دلیلِ این مشکلات را دکتر آلنده معرفی میکرد ،و به مردم القا میکرد که سیاستهای غلط و ضدآمریکایی او کشور رو به ناکجا آباد برده و مردم اگر خواهان برآورده شدن خواسته های حداقلی برای زنده ماندنِ خود هستند،باید دست از حمایت از آلنده بر دارند !‏آمریکائیها آلنده و خانواده شو با دروغ، کاسب تحریم معرفی میکردند که از کنارِ تحریمهای اقتصادی آمریکا به ثروتِ هنگفتی رسیده‌اند.آنها با انواع و اقسام شیوه‌های تبلیغاتی (رهبر رئیس ‌جمهورِ محبوب ‌شیلی ) را نا کارآمد*معرفی میکردند و آلنده را ترور شخصیت می‌نمودند.کار بجایی رسید که مردم و انقلابیونِ شیلی به خیابانها ریختند و فریاد می‌زدند:.... *ما عدالت نمی‌خواهیم.... *ما آزادی نمی‌خواهیم..... *ما برابری نمی‌خوایمنم... *ما نان می‌خوایم تا از گرسنگی نمیریم...!مردم با هدایت پینوشه ( نظامی شیلیایی که مامورِ سیا بود) به کاخ ریاست ‌جمهوری حمله‌ ور شدند و رهبر شیلی ‌آلنده را سر بریدند.معترضان که روزی حامی آلنده بودندبا چاقو و چوب به رهبرشون هجوم بردن و سرشو از بدن جدا کردن !دولت مردمی آلنده سقوط کردو پینوشه بلافاصله با کشتاری تاریخی که در شهرِ سانتیاگو به راه انداخت قدرت رو بدست گرفت. و ابتدا همان مردمی را که سرِ آلنده را بریده بودند کُشت و سپس برای زهرِچشم گرفتن حکومت ‌نظامی اعلام کرد و هزاران نفر دیگه از مردم رو به جوخه های تیرباران سپرد‏این پروژه در سال60 خورشیدی هم قرار بود توسط بنی صدر در ایران اجرا شود،*که انقلابیونِ ایرانی ، بدرستی دست بنی‌صدر را خواندن و در تظاهرات‌ هایی که برعلیه ایشون در گوشه و کنارِ کشور برگزار میشد شعار میدادن: *ابوالحسن پینوشه...... *ایران شیلی نمیشه.... که منظور ابوالحسن بنی صدر بود و البته صد درصد باز هم آمریکا در ایران پینوشه هایی در آستین داره که با توجه به موقعیتِ ویژه ایران، این پینوشه ها دیگه نظامی نیستند و اتفاقا حتی خود نیز اعلام میکنند که سرهنگ نیستند !پس مراقب نفوذی ها و پینوشه‌های زمان باشیم و اجازه ندیم که باز هم آلنده ها رو سر ببرند.حالا چه کسانی برای مردم گرانی می تراشند و نارضایتی ایجاد میکنند 


حادثه دربهشت زهراس.ونقل ازکسی که این اتفاق براشون افتاده. 14تیر بود و من به اتفاق برادرم رفتیم بهشت زهرا سر مزار مادرم.چند دقیقه بعد یک آقای شیک پوش سینی بدست سر مزار مادرم اومد و به ما دوغ تعارف کرد.یک سینی تمیز و زیبا با چند لیوان بلند کاغذی که نی هم داشت. هوا خیلی گرم بود و من هم هوس دوغ کردم. دوغ رو برداشتم. اون آقا به برادرم تعارف کرد. چندین بار. ولی برادرم ترسید فشار خونش رو دوغ بیاره پایین، برنداشت.خلاصه من هم از اون اقا تشکر کردم و بلاخره رفت. من دوغ رو خوردم و رفتم کنار جدول نشستم. لیوان خالی دوغ رو همونجا گذاشتم. بعدش دیگه یادم نمیاد تا سه روز بعد.....من به خواب رفته بودم. برادرم به زور من رو داخل ماشین میزاره میبره سمت خونه. بسرعت میرونه و به دوستم زنگ میزنه. فکر میکنه فشارم افتاده. من رو میبرن درمانگاه. دکتر به من اکسیژن وصل میکنه. سرم میزنه. فشارم 6بوده. میبینه فشارم بالا نیومد. سرم دوم و سوم.بلاخره فشارم میرسه به 8 و میگه کار دیگه ای از دستش برنمیاد. من رو میبرن بیمارستان پیامبران سند وصل میکنن. سرم میزنن و میفهمند که مسموم شدم. سپس من رو میبرن سیسی یو. روز بعدش مرخص شدم ولی یادم نمیاد. سه روز کلا چیزی بخاطرم نیست. جواب آزمایش خون اومد.....34واحد کلونازپام که دو واحدش کشنده است. 7واحد فنوباربیتال و الکل و الکل صنعتی و... قصدش کشتن من بوده و بعدش فهمیدم قصدشون قاچاق اعضای بدن بوده. تو بهشت زهرا. حتما یخچال بزرگی واسه این کار و تیم پزشکی و شاید شیمیست که همچین معجونی رو ساخته بود و خلاصه زنده موندم.  به کلانتری بهشت زهرا و وزارت اطلاعات و پلیس و...گفتم. .من مطمئن شدم که باندهای بزرگی هستند که کارشون قاچاق اعضاء بدنه و چه قدر بچه هایی که قربونی میشن.اگر برادر منهم از اون دوغ بیهوش کننده خورده بود الآن خدا میدونه ما در چه وضعیتی بودیم.لطفاً اطلاع رسانی بفرمائید تا ان‌شاءالله هیچ کس دیگری با چنین دام های وحشتناکی روبرو نشود.


پیش بینی قیمت دلارتا آخر دوره آقای روحانی ...باور نکردنیه حتماً بخوانید :دلار تا پایان این دوره آقای روحانیبه قیمت 12 هزارتومان خواهد رسیدوسپس باکاهش دوهزار وپانصد تومانی مواجه خواهد شدوبه قیمت نه هزار و پانصدتحویل دولت بعد خواهد شد ...واین سیاست هوشمندانه ادامه دارد ...خوب این روند افزایش سه برابری قیمت از زمان ریاست جمهوری اقای رفسنجانی برای بدست آوردن پول تحت تملک ملت توسط دولت برنامه ریزی شد ...به این صورت که اقای رفسنجانی در زمان ریاست دولت قیمت دلار راصد تومان تحویل گرفتو در چهار سال اول ریاست......  کاری با قیمت دلار نداشت و بازار قیمت دلار را طی چهار سال به 120 تومان رساندولی درطی مدت چهارسال دوره دوم ریاست آقای رفسنجانی ناگهان قیمت دلار به 400 تومان رسیدوسپس با کاهش ده درصدی به قیمت 360 تومان رسیدوتحویل دولت آقای خاتمی شدآقای خاتمی درچهار سال اولافزایش آنچنانی به قیمت دلار ندادوقیمت دلار را بازار درطول چهار سال به چهارصد تومان رساند ؛ ولی درچهارسال دوم به 1200 تومان رسیدوسپس با اُفت دویست و پنجاه تومانی به 950 تومان تا هزار تومان رسیدوتحویل دولت آقای احمدی نژاد شدآقای احمدی نژاد درچهار سال اول همانند آقای رفسنجانی عمل نمودندوقیمت دلار از هزار تومان به 1200تومان افزایش پیدا کردوناگهان درچهارسال دوم ریاست ایشان همانند آقای رفسنجانی باافزایش سه برابری قیمت دلاربه چهار هزار تومان رسید ...دقیقا همانند آقای‌رفسنجانی بااُفت 10%به3600تومان کاهش‌ پیدا کرد ...وتحویل دولت آقای روحانی شد آقای روحانی‌هم درزمان ریاست دوره اول همانند خاتمی عمل کرد وقیمت دلاردرست با افزایش 10% درچهار سال اولبه چهار هزارتومان رسید !!!ومشخصاً معلوم وآشکار است که قرار است درچهار سال دوم همانندآقای خاتمی که چهارهزار را سه برابر کردبعد قیمت را 250 تومان کاهش داد ,به دوازده هزار تومان برسد ؛ودر آواخر دوره ایشان با کاهش2500 تومانی به 9500 تومان تا ده هزار تومان برسد ...!!!حال چرا این کار انجام میپذیرد شما فکر کنید که هزار تومان پول دارید که با آن پول میتوانید سه پفک بخرید  بعد قیمت دلار سه برابر میشودوارزش پول شما یک سوم میشودوشما میتوانید با هزار تومان یک پفک خریداری کنید !خوب سر آن دو پفک دیگرچه بلایی امده است ؟!!!بگذارید تا به شما توضیح دهم ارزش پول ملی هر کشوربه عمده درآمد آن کشور برمیگرددوعمده درآمد کشور ما ایران هم از فروش نفت است ...نفت را به دلار می‌فروشیم پس درآمد ما به دلار است !!!درصورتی که هزینه و پرداختی‌هاوحقوق‌های دریافتی ما به ریال !!!!!زمانی که قیمت دلار سه برابر میشوددر اصل قیمت ریال یک سوم شده است یعنی ارزش پولی‌که خود دولت دراختیار دارد سه برابر میشود ...و ارزش پول مردم یک سوم میشود طی‌این فرآیند هوشمندانه ارزش دوپفک ازسه پفک شما به پشتوانه پولی کشورکه همون دلار هست برمیگرده ... طی این فرآیند هوشمندانه دولت دست درجیب تمام ملت کرده ودو سوم ازپول‌نقد همه مردم را ازجیبشان درآورده ودرجیب خود گذاشته‌است...وهیچکس هم متوجه نمیشود .....به اشتراک بزارید

به اشتراک بزارید تا همه بدونند.......


تنگه هرمز، تنگه ای است به طول نود کیلومتر که بخاطر عمق کم، فقط هیجده کیلومتر آن قابل کشتیرانی است و آن مسافت هم جز آبهای سرزمینی کشورهای عمان و امارات است و اصولا ایران جز در شرایط جنگی و به صورت غیرقانونی نمیتواند برای آن مشکلی ایجاد کند. پس در زمان حاضر منظور از بستن هرمز، بستن خود تنگه نیستپس مفهوم دقیق انسداد تنگه هرمز چیست؟مسدود کردن مسیرهای عبور بین جزایر ایرانی سه گانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک.آیا میدانید تمام کشتیهای تجاری و نظامی و نفتکشها، بخاطر عمق کم خلیج فارس، مجبورند فقط از همین ناحیه و بین این سه جزیره ایرانی حرکت کنند؟ پس حالا، هم دلیل اصرار اماراتیها برای کسب حق حاکمیت بر این جزایر را فهمیدید و هم منظور از بستن قانونی تنگه هرمز بر اساس کنوانسیونهای بین المللی که به کشورها اجازه میدهد در صورت تهدید امنیت ملی، از حق حاکمیت خود برای دفاع استفاده کنند. اما بستن تنگه هرمز به دو صورت ممکن است:انسداد هوشمند(امکانات قانونی تا استفاده از ابزار نظامی) و انسداد غیر هوشمند(ایجاد تهدید غیر رسمی و مینهای سرگردان و غیره)... سوالی که این چند روز مدام پرسیده شد این بود که عربستان بخاطر داشتن خط لوله انتقال نفت به مدیترانه و دریایی سرخ از این اقدام ایران در امان میماند، پس بستن هرمز به چه دردی میخورد؟ اولا خط لوله عربستان به دریای سرخ نهایتا میتواند شش و نیم میلیون بشکه در روز جابه جا و به اروپا ارسال کند در حالی که عربستان باید دوازده میلیون بشکه صادر نماید، و اینکه خط لوله شمالی آنها هم باید از عراق و اردن بگذرد که عملا از امنیت کافی برخوردار نیست و اکنون هم استفاده نمیشد. باید دانست که خط لوله جنوبی به سمت دریای سرخ، بین عربستان و عراق و جدیدا امارات مشترک است که اگر عراق و امارات هم بخواهند از آن استفاده کند، بخشی از شش و نیم میلیون بشکه باید سهم عراق و امارات باشد پس باز هم این خط لوله کارایی ندارد. ثانیا از طرفی اگر این خط لوله بخواهد از شرق عربستان به غرب آن رفته و تخلیه گردد و از آنجا برای کشورهای آسیایی بارگیری شود، باید از تنگه باب المندب و از قلمرو دوستان ایران، یعنی انصارالله یمن عبور کند که با توجه به شرایط جنگی منطقه، کشورهای آسیایی حاضر به خرید با ریسک بالا نخواهند شد. با این حساب با ناامن شدن یا بسته شدن هرمز، حدود نوزده میلیون بشکه نفت از بازار جهانی کم و قیمت نفت در روز اول به بیش از سیصد دلار در هر بشکه رسیده و عملا بسیاری از کشورهای جهان با بحران جدی روبه رو خواهند شد. البته قطعا بستن تنگه هرمز آخرین تیر ایران است و تا آن موقع، تیرها زیادی برای شلیک وجود دارد که یکی از آنها مثلا شلیک یک موشک بالستیک یمنی به بندر بارگیری نفت یا میدان نفتی آرامکو یا الغوار عربستان و یا به دبی است که باز همان اتفاقات برای نفت دنیا خواهد افتاد. حالا باید فهمید دلیل حضور ایران در کشورهای منطقه، سفت کردن جای پای خود برای امنیت ملی و ملت خود بوده نه صرفا چیزی که مخالفان و ساده لوحان در مورد این قضیه میگویند و شعارهای«نه غزه، نه لبنان» و امثال اینها، ترفندی برای خالی کردن دست ایران از اهرمهای اعمال قدرت بوده است و بس که متاسفانه عده ای یا از سر حماقت و یا از سر خیانت تکرار میکنند.

 

 


ادعای آمادگی روحانی برای مذاکره مخفی با عوامل اسرائیل و آمریکا به نقل از کانال دیده بان انقلاب! شنیده ها حاکی است، یکی از نزدیکان محمدخاتمی که علاقه زیادی به سفر به عمان و امارات با کت و شلوار سفید دارد در محفلی خصوصی و پس از صرف یک شام سنگین اظهار داشت؛ آقای [...] گفت با روحانی صحبت کرده و وضعیت روحی و جسمی وی را نامساعد دیده و حتی او نمی توانست با یکی از دستهایش چیزی را بلند کند اما نکته ای که بسیار ذهنش را درگیر کرده این است که روحانی به سیم آخر زده و احتمالا و بدون اجازه از رهبری می خواهد نمایندگانی برای گفتگو با ترامپ و حتی نتانیاهو اعزام کند و مک فارلین دیگری را رقم بزند. به نظر می رسد دلیل این اقدام جنون آمیز روحانی، افت شدید محبوبیت وی در جامعه و احتمال بازخواست عمومی از او در رابطه با برجام باشد. اقتدار دفاعی ایران در منطقه غرب آسیا باعث زمینگیر شدن و نابودی دشمن داعشی شده و هدف بلند مدت آمریکا در رابطه با حمله گسترده به مرزهای غربی کشور توسط دولت داعشی هیچ گاه به واقعیت تبدیل نشد و در حد رویاهای آمریکایی ها باقی ماند. ز این جهت چنانچه این خبر صحت داشته باشد، باید این گزاره را کنار برخی کدهای دیگر مانند انتقاد از نمایش شهرهای موشکی در ایام انتخابات سال 96 و چهل سال زیست سیاسی مشکوک در حسن روحانی قرار داد و یک بار دیگر و با دقت و هوشمندانه، پرونده قطور و منفی حسن روحانی را در سپهر سیاسی کشور تورق نمود.  


در کوران مذاکرات هسته‌ای،مقاله ای از یک دانشمند هسته ای کشور در مورد خشکسالی های آینده و نیاز مبرم و حیاتی ایران به آب شیرین کن های هسته ای و عملیات تأخیری غرب در جلوگیری از دستیابی ایران به این تکنولوژی منتشر شد که بسیار تکان دهنده بود!در این مقاله این دانشمند(احتمالا با اسم مستعار)رژیم صهیونیستی را مثال میزند که در محدود جغرافیایی 120 کیلومتر مربع و جمعیتی به اندازه زنجان آن هم در بیابان های نقب بدون رودخانه‌ بزرگ،که حتی مجبور بود برای رسیدن به سرچشمه بلندی های جولان را تصرف کند،با تکنولوژی آب_شیرین کن_هسته_ای که در صحرای سورک تأسیس کرد آب و برق10میلیون نفر را تأمین کرده و تبدیل به یکی از بزرگترین صادر کننده های محصولات کشاورزی شود!آنجا این دانشمند اتمی طرحی مبنی بر استفاده از سه آب شیرین کن اتمی در خط ساحلی جنوبی کشور در شهر های میناب چابهار و بوشهر،که هریک سالانه آب شیرینی به اندازه دو،سد امیرکبیر و لتیان هرکدام برای ده میلیون نفر تولید کرده و توسط همان برق تولید شده توسط نیروگاه اتمی بوشهر به عمق200 کیلومتری کشور پمپاژ کرده،و در مسیر آن تمام دشت ها از حالت بالقوه بودن به ظرفیت بالفعل کشاورزی تبدیل شده و به تبع آن فقط با همین آب شیرین کن های هسته ای،با استفاده از تولیدات کشاورزی هسته ای و صادرات آن و تولید ثروت،معضل بیکاری جوانان و فقر ازدواج معضلات اجتماعی ریشه در بیکاری و... کشور درمان میشد!و چون این امر تولید ثروت نیاز به داشتن امنیت بود،مردم نیمه جنوبی خود امنیت را در دست گرفته برقرار میکردند و با معضلات امنیتی مقابله می‌کردند راس نظام و نیروهای انقلاب کم آبی امروز کشور را میدیدند که با آگاهی سمت انرژی اتمی رفتند!تابعیت هاشونو گرفتن قراردادها شونو بستن،سکه هاشونو گرفتن بزن و برقص هاشونو کردن حالا به چکنم چکنم افتادن که وای خوزستان آب ندارد!تو بیخود میکنی میگی آب نداریم و به اونایی که دنبال خدمت بودن فحش میدادی! حالا تو تلگرام پیام میدن که پرفسور کردوانی گفته آب نداریمپرفسور کردوانی هم وقتی دانشمندان اتمی داشتن برای امروز مملکت جهاد علمی میکردن تا مملکت و از بی آبی نجات بدن خواب بود!موساد جلوی زن و بچه شدن ترور شون کرد که امروز به درد کشور نخورناینا لیاقت شون همونه نتانیاهو که براشون دل بسوزونه!!


 بیشترین کسانی که حق به گردن صهیونیستها و کارتل های داروئی و صاحبان کارخانه های داروئی دنیا دارد وزارت بهداشت و پزشکان طب شیمیائی هستند! انقدر اموال مردم مستضعف را جمع کردند و تقدیم این شرکتها وکارتلهای داروئی که عمده صاحبان انها یهود و دشمنان اسلام و مسلمین هستند نمودند که اصلا حدی ندارد. پزشک عزیز! مسئول بهداشت و درمان عزیز! جیب صهیونیستها را پر کردید, دیگر جا ندارد! بس است دیگر! چقدر به فکر این جهانخواران هستید?! بس است دیگر! خدمتگزاری و نوکری ارباب و ثروتمندان جهان درست است ولی حدی دارد! چرا نمیخواهید به پیامبر واهل بیت اعتماد کنید و خود را از این وابستگی نجات بدهید?! تو را به خدا پول این مردم و دست رنج انها را دیگر به اجانب ندهید. گویا نطفه تان با منافع و رساندن نفع بیشتر به آنها بسته شده! جوری شما را بار آوردند که تحت هیچ شرایطی حاضر نیستید دست از نوکری و خدمت به آنها بردارید! این پنج شش سال درس خواندن در دانشگاه با مغز شما چکار کرده است که حاضر نیستید حرف اهل بیت را گوش کنید?! شما را به آدم دیگری بدل کرده است. بیایید توبه کنید و تغییر مسیر بدهید تا به خیر دنیا واخرت برسید. به خداوندی خدا اشتباه میکنید. راه جهنم را ندانسته انتخاب کردید. دو روز دیگر روسیاه می میرید و در روز قیامت شرمنده اهل بیت خواهید بود..


نزدیک 40 ساله همه جور دعا و عزا داری و ناله و نفرین کردیم...8 سال با نصف دنیا جنگیدیم...20 ساله در تحریم هستیم...چه حکمتیه روز به روز همه دنیا پیشرفت میکنن ترکیه قطب صنعت منطقه میشه...دبی ، مرکز تجاری آسیا میشه...کره جنوبی بازار اتومبیل آمریکا را مال خودش میکنه...ژاپن کل بازار الکترونیک جهان رو به خودش اختصاص میده...قطر ثروتمند ترین کشور دنیا میشه...ارمنستان اولین درآمدش صادرات برق به ایران میشه...تایلند اولین مشتری توریستش ایرانیها میشن...اسپانیا زعفران ایران رو میگیره و اولین درآمدش صادرات زعفران به دنیا میشه...اونوقت......ما از سومالیو بنگلادش فقیر تر میشیم...تو صف سبد کالا آدم ها میمیرند...کجای کار ما درست نیست؟اگر خرمشهر را خدا آزاد کرد،بگذارید فلسطین را هم خدا آزاد کند...مگر خدای ما با خدای آنها فرق میکند در ایران باستان  هنگامی کودکی به دنیا می آمد درختی در زمین می کاشتنداکنون که کودکی زاده می شود ? خون حیوانی را به زمین می ریزند...بزرگترین حقارت تاریخ، یخ زدگی مغزانسانهاست...مرغ نخورید ، هورمون دارد...سوسیس کالباس نخورید ، نیترات دارد...لبنیات نخورید پالم دارد...آبلیمو صنعتی نخورید آب لیمو ندارد...آب معدنی نخورید مواد نگه دارنده خطرناک دارد...شیر نخورید وایتکس دارد...سیب رو باپوست نخورید مواد سرطانزا دارد...برنج نخورید آرسنیک دارد..بنزین ما سرطان زاست...اصلا هیچی نخورید چون مملکت صاحب ندارد...شهربازی نروید ، اگر می روید وسایلش ایمن نیست...هواپیما تا مجبور نشدید سوار نشوید..توی تهران نفس نکشید و از خونه بیرون نروید چون پارازیت سرطانزاست...سرطان هم اگر نگیرید احتمالاًمورداسیدپاشی قرار می گیرید...از طرف دیگر برق کم مصرف کنید تا ما صادرش کنیم...گرم بپوشید گاز زیاد مصرف نکنید، برایتان خوب نیست ما صادرش می کنیم...ماشین خارجی گران است نخرید ،لگن ساخت داخل را گران بخرید برایتان خوب است امکان رفتن به بهشت را زودتر برایتان فراهم می کند...فقط "بچه زیاد بزایید" چون ایران جای خوبی است...ربا و نزول خواری حرام ترین اعمال است اما اگر بروید از بانک انصار () وام با بهره 35 درصد بگیرید حلال می شود...صدا و سیما آلات موسیقی را از پشت در و دیوار و 6 گلدان نشان می دهد چرا که می گویند نمایش آلات موسیقی حرام است،اما اگر 120 هزار تومان بدهید و بروید کنسرت برج میلاد آن موقع حلال می شود...سرزمین عجایب اینجاست که هر حرامی با پول حلال می شود...اگر فقرا جایی جمع شوند ، می شوند "باند" ،اما اگر ثروتمندان جایی جمع شوند می شود "جلسه" ،اگر فقیر دزدی کند ، می شود "سرقت" ،اما اگر ثروتمند دزدی کند ، می شود "اختلاس" ،


همیشه مانده بودم چرا شرکتهای پتروشیمی به فروش ارز به قیمت 4200تومان تن میدهند؟!برای من سوال بود که چرا به دولت فشار نمی‌آورند که ارز خود را به قیمت بازار، که بین 7هزار تا 8هزار تومان است معامله کنند؟! بالاخره فهمیدم و می‌خواهم برای شما تعریف کنم.فقط اگه سرپا یا در حال حرکتید، اول بنشینید و بعد بادقت بخوانید...ارز صادرکنندگان، مثلا پتروشیمی یا فولاد، در اختیار بانک مرکزی در حسابهای خارج کشور قرار می‌گیرد.وارد کننده ثبت سفارش میگیرد و میرود بانک مرکزی میگوید که دلار 4200تومانی می‌خواهم.بانک مرکزی به هر صادرکننده ارز داری، 5تا واردکننده معرفی میکند تا وارداتچی ها بروند از او دلار بخرند‌.واردکننده‌ها به شرکت صادرکننده، مراجعه می‌کنند. مثلا میروند دفتر‌مرکزی یک شرکت پتروشیمی و هر کدام چانه می‌زنند که پتروشیمی دلار 4200تومانی به آنها بفروشد.شرکت پتروشیمی هم فقط می‌تواند به نرخ 4200تومان بفروشد، پس چطوری بین متقاضی‌های ارز یکی را انتخاب میکند؟مدیر پتروشیمی به وارداتچی ها یادآوری میکند که قیمت ارز در بازار مثلا 7500تومان هست و طرفین شروع میکنند به چانه زدن و چون در اینجا 5متقاضی هست، پس قیمت میاد بالا.یک واردکننده به بنده گفت که دیروز 30میلیون دلار ارز 7200 از یک پتروشیمی دولتی خریده است؛به عبارتی30 × 4200 = 126 126 میلیارد تومان چک در وجه شرکت پتروشیمی کشیده است.اینجا جالب تر می‌شود بعد بابت اختلاف 3000 تومانی:30 × 3000 = 9090 میلیارد تومان چک در وجه شخص مدیر پتروشیمی دولتی کشیده است!??گفتم آخر مگر میشود؟!؟!چون حساب های بانکی راحت قابل کنترل است. مگر میشود کسی حساس نشود که این آقای مدیر پتروشیمی چطور است که چندروز یک بار 90 میلیارد تومان وارد حسابش میشود؟؟؟؟؟؟پاسخ داد مدیرهایی که محافظه‌کار هستند یکجور دیگر با من حساب میکنند. میگویند 126میلیارد تومان چکی که بابت 30میلیون دلار دادی، واقعا معادل 17/5 میلیون دلار 7200 بوده است. پس مدیر پتروشیمی یک شماره حساب خارج از کشور به من میدهد و میگوید وقتی 30میلیون دلار را از بانک مرکزی تحویل گرفتی، 12/5 میلیون دلارش را به این شماره حساب واریز کن.اینجوری عملا 17/5 میلیون دلار به قیمت 7200 خریدم.گفتم اگه به نرخ 7200 تن ندهی چه میشود؟ گفت: ارز را میدهد به یکی دیگر از 4متقاضی دیگر...این فرمول فاسد مختص یک پتروشیمی دولتیِ خاص نیست، شامل فولاد و همه صادرکننده‌های دیگر هم میشود. اگر دولت از خیر ارز 4200تومانی می‌گذشت(ارزی که منتش را بر سر مردم هم میگذارد!!!!!!) و نرخ ارز را آزاد می‌کرد، این پول های بیت المال وارد یک شرکت دولتی می‌شد، اما حالا گیر مدیر فاسدش می‌آید!!!اگه توانستید حساب های خارج از کشورش رو ردگیری کنید.


پزشکی , • نظر

جعفری دولت آبادی گفت:دولت سکه فروخته است و خریدار اول 38 هزار عدد سکه، نفر دوم 23 هزار عدد و نفر سوم نیز 4 هزار و اندی سکه خریداری کرده است.دولت عنوان می‌کند که ما در حال جمع کردن نقدینگی هستیم که یک منطق اقتصادی است با این استدلال که اگر این کار را انجام نمی‌داد و سکه نمی‌فروخت پول‌های مردم جمع نمی‌شد. این که یک نفر 38 هزار عدد سکه بخرد اگرچه با منطق اقتصادی همراه هست ولی ممکن است با منطق عدالت همراه نباشد.این که عده‌ای صاحب سکه و دلار در کشور می‌شوند از مصادیق حقوق عمومی تلقی می‌شود. آیا ما می‌توانیم به دولت اعلام کنیم که چرا این کارها انجام می‌شود چون یک منطق اقتصادی پشت این قضیه است تا نقدینگی جمع شود.