سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عصر ظهور

نظر

 

«ابو حنیفه»پیشوای مذهب «حنفی» اهل سنت، برای دیداربا امام صادق ع و به جهت برخی مذاکرات علمی عازم مدینه شد. چون به منزل امام رفت و در سراچه خانه اندکی درنگ نمود تا امام او را به حضور بپذیرد. کودکی را دید. از او پرسید: در شهر شما اگر کسی غریب باشد و نیاز به قضای حاجت داشته باشد، کجا می رود؟

 کودک، عالمانه پاسخ داد: از دید مردم دور می شود و از تخلّی در آبهای روان، نهرها، زیر درختان میوه، در حریم منازل شخصی، حریم راه ها و مساجد دوری می کند. در هنگام تخلّی نباید رو یا پشت به قبله باشد و مراقب باشد که لباس او نجس نگردد و...

ابوحنیفه از پاسخ جامع و کامل کودک یکه خورد و با شگفتی از او پرسید: «نامت چیست؟» 

کودک پاسخ داد: «من موسی بن جعفرهستم.» ابوحنیفه از او پرسید:  گناه از سوی کیست؟ خدا یا بنده خدا؟ امام فرمود: 

اگر بگوییم منشأ گناه خداوند است، به خطا رفته ایم که او سزاوار آن نیست که بنده خویش را که به گناه مرتکب نشده، عقاب نماید.

 اگر بگوییم گناه هم از سوی خدا و هم از سوی بنده است، باز هم سزاوار نیست که شریک قدرتمند بر شریک ناتوان خویش ستم روا دارد، یا اینکه بگوییم گناه از سوی بنده است. دراین صورت،

اگر پروردگار از گناه او درگذرد که بنابر عفو و گذشت بیکران خود عمل کرده و اگر او را مجازات نماید، ظلمی بر او روا نداشته است.» سخن امام که به اینجا رسید، ابوحنیفه همچنان مات و مبهوت از پاسخ دانشورانه و حکیمانه امام کاظم ع خود را از شرفیاب شدن به محضر امام صادق ع که قصد اولیه او بود، بی نیاز دید و از همان جا، با دستی پر به سوی شهر خود بازگشت

 منبع 

بحار الانوار،ج 3 ص 114