عصر ظهور
دکتر حسین راغفر در نشست تحلیل مؤلفههای نامه 38 اقتصاددان به رییسجمهور:من هنوز معتقد هستم کودتایی در حال وقوع است. یک ماه و نیم پیش که ما از کودتا حرف زدیم، اینها مسخره کردند و گفتند اینها زبان سیاست را وارد اقتصاد کردند و میخواهند مسئله را امنیتی کنند.دو هفتهی پیش یک خانم ترکیهای که ایشان برای FBI کار میکرد اعلام کرده بود قرار است کودتا صورت بگیرد. این خانم برای FBI کار میکرد که بعد او را از ترکیه بیرون کردند. او اعلام کرد من خبرهای موثق از ادعاهای نهادهای امنیتی آنجا دارم که در ایران قرار است کودتای بزرگی صورت بگیرد و بسیار ناگهانی است.آقای پل هم همین مسئله را تأکید کرد و گفت آقای ترامپ نکند میخواهی در ایران کودتای 28 مرداد را تکرار کنی. شواهدی دیگری که حکایت از این دارد کودتایی در ایران در حال شکلگیری است.امیدوارم که به نتیجه نرسد ولی تاریخ گواهی خواهد داد. بنده عاشق حرفهایی که میزنم نیستم و همه این حرفها میتواند غلط باشد.اما اخطاری هست برای منتهی علیه طیفی تفکری که بازار آزاد ترویج میکنند و تکرار پدیدههای شومی که ما در سه دههی گذشته شاهد آن بودیم.{با بیان این که امیدوارم هستم سخن ما به گوش مراجع امنیتی برسد}، آن چیزی که ما می توانستیم انجام دهیم این است که نشانهها را اول به مسئولین کشور و دوم به مردم نشان دهیم و مقصرین را رسماً اعلام میکنیم.به همین دلیل بنده شخصاً معتقد هستم که اگر رؤسای سه قوه پای سند بازار ثانویهی ارز را امضاء کرده اند مسئول همهی پیامدهای آن چه سیاسی، چه اقتصادی و هر چیز دیگری هم باید باشند ما گفتیم و تاریخ هم ثبت کرده است.بنابراین آنچه مسئولیت اجتماعی ما بوده را گفتیم و از حالا به بعد هم خواهیم گفت. هزینههای آن هم مهم نیست، به دلیل اینکه زندگی مردم بسیار مهمتر است!/جماران
فتنــــــــــــــــــه_اکبر
:کی میگه نسل 50 و 60 نسل سوخته اس؟... ما که تو خونه هاى بزرگ با حیاط و باغچه و طاقچه زندگى کردیم ... خوابیدن توى پشه بند ... آب تنى توى حوض داشتیم...کیک تولدامون خیلى بزرگ بود ... هر کى کادو میداد از صمیم قلبش بود ، کسى واسه کادو دادن ما رو قیمت گذارى نمیکرد.حتی خونه ی نوه خاله عمه بابامون هم میرفتیم میدیدیم، نه حالا که خواهر برادر هم به زور همو میبینن...عید واسمون شور و هیجان داشت...عیدى میگرفتیم...کم یا زیاد همین که دلمون خوش میشد کافى بود.چقدر مسافرتهاى فامیلى میرفتیم ...حالا هر کى هر جا میره میترسه کسى بفهمه!همه چی عالی...همه چی باحال....هممون عین هم بودیم، عین گروه سرود... لباسای شکل هم، خونه های عین هم...عمه خاله دایی عمومامان بزرگا و بابا بزرگا که جزء خونواده بودن اگه می خواستیم جایی بریم گروهی میرفتیماگه قرار بود کاری کنیم دست جمعی میکردیم....کی میگه ما نسل سوخته ایم....!!!نه موبایلی...نه تبلتی...نه لپ تاپی...نه اینترنت و فضای مجازی...همه چی واقعی بود...دنیای ما واقعی واقعی بود... باهمه خوبی و بدیش. همه چی راست راستکی بود...تلفن که نبود اونوقتا... میرفتیم خونه همدیگه میدیدیم نیستن.... بعد میفهمیدیم اونام اومدن خونه ما... پشت در ما... کلی ذوق میکردیم ومیگفتیم: وااااای دل به دل راه داره...خلاصه که نسل سوخته خودتونین ... ما عین عسل زندگی کردیم... بچگی کردیم... زندگی کردیم...
سال1379 درخدمت مرحوم ابوی برای عیادت دوست بیماری رفته بودم پیرمرد شیک و کراوات زده ای هم آنجا حضور داشت، برحسب اتفاق ، چند دقیقه بعد از ورود ما اذان مغرب گفتند ... آقای پیر کراواتی، باشنیدن اذان ، کیف چرمی گرانقیمتش را باز کرد و سجاده اش را درآورد و زودتر از سایر حضار مشغول نماز شد برای من جالب بود که یک پیرمرد شیک و صورت تراشیده و کراواتی اینطور مقید به نماز اول وقت باشدبعد از اینکه همه نمازشان را خواندند ، مرحوم پدرم خطاب به ایشان با صدای بلند ، بدلیل سنگینی گوش پیرمرد ، گفتند : آقای مهندس، قضیه نماز و مرحوم شیخ و رضاشاه را برای مجتبی تعریف کنید ... دوست دارم از زبان خود جنابعالی بشنود حس کنجکاوی ام تحریک شده بود که بدانم ماجرا ازچه قرارست که آقای مهندس لبخندی زدند و اینطور شرح دادند مدتی بود که از طرف سردار سپه ( رضاشاه ) مسئول اجرای قسمتی از طرح تونل کندوان در جاده چالوس شده بودم از طرفی فرزند دومم که پسر بزرگم باشه، مبتلا به سرطان خون شده بود، دکترها حتی اطباء فرنگ جوابش کرده بودند و خلاصه هر لحظه منتظر مرگ بچه بودیمخانمم یکروز گفت که برای شفای بچه بریم مشهد ، دست بدامن امام رضا ع بشیم ... آنموقع من این حرفها رو قبول نداشتم ولی چون مادربچه خیلی مضطرب و دلشکسته بود قبول کردم... مشهد که رسیدیم تقریبا آخرشب بود، فردا صبح بچه را بغل کردم و رفتیم حرم وارد صحن که شدیم، خانمم خیلی آه و ناله و گریه میکرد... گفت بریم داخل که من امتناع کردم گفتم همینجا خوبه و... بچه را ازمن گرفت و گریه کنان رفت داخل سمت ضریح یک پیرمرد کوچولو توجه منو بخودش جلب کرد...روی زمین نشسته بود و سفره کوچکی که مقداری انجیر و نبات خرد شده در آن دیده میشد مقابلش پهن بود و مردم صف ایستاده بودند هرکس مشکلش را به پیرمرد میگفت و او یا چندعدد انجیر یا مقداری نبات درون دست طرف میگذاشت و بنده خدا خوشحال و خندان تشکر میکرد و میرفتبه خودم گفتم عجب مردم احمق و ساده ای داریم ماپیرمرد چطور همه را دلخوش کرده ، آنهم با انجیر یا تکه هایی از نباتحواسم از خانم و پسرم پرت شده بود و تماشاگر این صحنه بودم که پیرمرد نگاهی بمن انداخت و با دست اشاره کرد ... یعنی بروم جلو رفتم جلو سلام کردم ... بعداز لحظاتی بمن گفت : حاضری باهم شرطی بگذاریم ؟گفتم: چه شرطی؟... برای چی؟شیخ گفت : قول بده در ازاء سلامتی و شفای پسرت، یکسال نمازهای یومیه را سروقت اذان بخوانی !خیلی تعجب کردم ... او قضیه رو از کجا میدانست ؟ ... این چه شرطی بود ؟کمی فکرکردم دیدم اگر راست بگوید ارزشش را دارد ... خلاصه گفتم : قبوله شیخ تکرار کرد : یکسال نماز اول وقت و سر اذان در مقابل سلامتی اولادت، قبوله؟بااینکه تا آنزمان نماز نخوانده بودم و اصلا قبول نداشتم، گفتم : قبوله آقا همینکه گفتم قبوله آقا، دیدم سروصدای مردم بلند شد و ازدحام جمعیت در قسمتی از حرم زیاد شد ... یکدفعه دیدم پسرم از لابلای جمعیت بیرون دوید و مردم هم بدنبال او خلاصه بچه خوب خوب شد و منهم از آنموقع طبق قول و قرارم با مرحوم حسنعلی نخودکی نمازم را دقیق و سروقت میخواندمیکروز محل اجرای تونل مشغول کار بودیم که دیدیم سردارسپه بطرف ما میآید... از تعداد اتومبیل ها و آژان های اطرافش مشخص بود که رضاشاه آمده... ترس و اضطراب عجیبی همه را گرفت...شوخی نبود که رضاشاه خیلی جدی و قاطع برخورد میکرددر حال تماشای حرکت کاروان شاه بودیم که اذان ظهر شدمردد بودم برم نمازم را بخوانم یا صبرکنم بعداز بازدید بخوانم که گفتم مرد حسابی تو قول دادی، بقول و قرارت پای بند باش... خلاصه وضو گرفتم و ایستادم به نماز... رکعت سوم بودم که سایه رضاشاه را کنارم دیدم... خیلی ترسیده بودم ... اگر عصبانی میشد یا عمل مرا توهین تلقی میکرد کارم تمام بودسلام نماز که دادم بلند شدم دیدم درست پشت سرم ایستاده...عذر خواهی کردم و گفتم : قربان در خدمتگذاری حاضرم، شرمنده اگر وقت شما تلف شد و و و و رضاشاه گفت : همیشه نماز میخونی مهندس؟گفتم : قربان از وقتی پسرم شفا گرفت، نماز میخوانم، درحرم شرط کردمرضاشاه نگاهی به یکی از همراهانش کرد و با چوب تعلیمی محکم به او زد و گفت : مردیکه پدرسوخته... کسیکه بچه مریضشو امام رضا شفا بده ، و نماز اول وقت بخونه دزد و عوضی نمیشه...اونیکه دزده تو پدرسوخته هستی نه این !بعدها متوجه شدم، زیرآب مرا زده بودند که مهندس چنین است و چنان رضاشاه آمده بود همانجا کارم را یکسره کند اما نمازخواندن من نظرش را عوض کرده بود و جانم را خریده بود از آن تاریخ دیگر هرجا که باشم اول وقت نمازم را میخوانم و به روح مرحوم حسنعلی نخودکی فاتحه و درود میفرسته خاطره از مهندس گرایلی
یکی از روحانیونی که در فضای مجازی طرفدارانی پیدا کرده و با حرف های جالب خود که عموما با موزیک زمینه منتشر می شوند، عده زیادی از جوانان را به خود جذب کرده است،سید حسن آقامیری است.برخی عقاید ایشان و البته همفکران این روحانی که طیف اصلاح_طلبان و حامیان اسلام_رحمانی و خارج_نشینان هستند عبارتند از:خدا به هیچ وجه عذاب نمیکنه و جهنم خدا دروغی بیش نیست...قرآنی که الان دستماست،قرآنیه که بنی امیه و بنی عباس باهاش حکومت می کردند و البته الان داعشی ها...هیچ فرقی بین داعشی ها و مدافعین حرم وجود نداره و اینا از اونا بدترن...آیه قصاص در قرآن یک حکم ضد انسانی است و نباید اجرایی شود و کسی که قصاص می کند او هم قاتل است...حضرت زینب(س)،شمر و یزید و قاتلان امام حسین(ع) رو دعا می کرد...امام حسین(ع) حتی لحظه آخر هم شمر رو میخواست ببخشه و شفاعت کنه...امام حسن و امام حسین(علیم السلام) بر خلاف دستور پدرشان حضرت علی(ع) عمل کردن و ابن ملجم مرادی رو قصاص کردند...و ده ها عقیده باطل و انحرافی که ذهن جوانان زیادی را مشوش و تخریب کرده است.البته ایشان قطعا حرف های خوب هم دارد و انتقادات خیلی جدی و محکمی به سیستم کشور کرده اند که شایسته احترام و تقدیر است.اما در میان همه کسانی که صحبت های ایشان را نقد کرده اند می توان به یکی از بهترین منتقد ایشان که البته چهره شناخته شده ای برای جوانان و مردم هستند یعنی استاد_پورآقایی اشاره کرد که مجموع صحبت های سید حسن آقامیری و پاسخ های استاد پورآقایی به صورت مناظراتی میکس شده اند تا بصورت خیلی دقیق و منطقی و البته به دور از هر گونه تعصب و پیش داوری اشتباه، مورد عنایت و تحلیل جوانان عزیز واقع گردند
در جنگ دوم جهانی، ژاپن تسلیم شده بود که آمریکا 2بمب اتمی را در شهرهای هیروشیما و ناکازاکی انداخته و صدها هزار انسان را قتل عام کرد.ویتنامی ها قرارداد صلح پاریس را با آمریکا و سایر طرف های درگیر(که مورد حمایت آمریکا بودند) را امضا کرده بودند که آمریکا آنها را بمباران و قتل عام کرد!صدام حسین رئیس جمهور عراق و از متحدان قدیمی آمریکا پس از کوتاه آمدن در موضوع هسته ای و نیز اجازه بازرسی دادن به مأموران سازمان ملل، درنهایت توسط آمریکا منکوب شده و سال های سال هم مردم عراق زیر چکمه های آمریکایی لِه شدند.سرهنگ قذّافی دیگر رفیق کدخدا، پس از مذاکرات هسته ای، تمام تأسیسات اتمی خود را بار کشتی کرد و برای نشان دادن حسن نیت فرستاد به آمریکا؛ اما به مرور لیبی ناآرام و پس از مدتی توسط آمریکا بمباران شد، درنهایت هم قذافی کشته شد و هنوز که هنوز است این کشور دستخوش ترور، قتل عام ، جولان تکفیری ها(عَمَله های غرب)، بمباران توسط غربی ها بخصوص آمریکا(به بهانه حضور تکفیری ها!) و... است
بعداز بحرانی شدن اوضاع اقتصادی و برکناری مدیران متخلف و متقلب بانک مرکزی، رئیس جمهور به گفتگوی تلویزیونی مورخ 15 مرداد 97 آمد، هر چند که حرف تازه ای نداشت و متکبرانه، عذرخواهی نکرد!، اما آتش تهیه را برای تیتر اول روزنامههای زنجیرهای جبهه نفاق، با طرح بحث برگزاری رفراندم (اصل 59 قانون اساسی) بر سر نظام اسلامی فرو ریخت ولذا روزنامههای که از یک مرکز ضدانقلاب داخلی هدایت می شوند، منظور حسن روحانی از رفراندم را مذاکره با آمریکا منعکس کردند!آیا قصد حسن روحانی از طرح رفراندم، مذاکره با آمریکا بوده یا خیر؟ سوابق جناب روحانی درحوزه های مدیریتی، تحصیلی و نظری، چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب، او را لیبرال غربزده، به مردم و جبهه استکبار معرفی کرده، اما حاج حسن، بعد از خروج ترامپ از برجام، مذاکره با آمریکا را دیوانگی دانسته! پس چرا بحث رفراندوم را مطرح نمود؟باند لیبرال حسن روحانی که از نیاوران(مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت) به ریاست جمهوری نفوذ کردهاند، به عملکرد منافقانه خود واقف بوده و میدانند، که مردم از خیانتهای دولت و مجلس و کم کاری قوه قضائیه به تنگ آمدهاند، لذا همانند شیطان، برای فریب مردم، دکانهای سه نبش زدهاند، یک روز زنان، دختران، مردان و پسران را به کف خیابان در حمایت از برجام میآورند! روز دیگر برای دیدن جام جهانی فوتبال روسیه به ورزشگاه آزادی! روز بعد طرح رفراندم را مطرح، تا ملت، تعهدات رئیس جمهور، مبنی بر ایجاد یک میلیون شغل، ساخت مسکن اجتماعی و خیانت او در برجام را فرموش نمایند! قطعا باند خطرناک نیاوران، پاسخی برای تعهدات، سئوالات و مطالبات ملت نخواهند داشت. پس؛ امیرالمومنین علی علیه السلام در وصف اینان میفرمایند:«یَتَلَوَّنُونَ أَلْوَاناً وَ یَفْتَنُّونَ افْتِنَانا به رنگهای گوناگون در میآیند و فتنههای گوناگون به پا میکنند.» و باز فرمودهاند: «وَصْفُهُمْ دَوَاءٌ وَ قَوْلُهُمْ شِفَاءٌ وَ فِعْلُهُمُ الدَّاءُ الْعَیَاءُ؛ توصیفشان درمان و سخنانشان شفابخش است؛ ولی عملشان درد درمان ناپذیر.» (نهج البلاغه، خطبه 194.)
به نام خدا و برای خدا اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام در عیون أخبار الرضا(ع)ل از قول امام هشتم (ع) روایت شده: «مَنْ لَمْ یَشْکُرِ الْمُنْعِمَ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ لَمْ یَشْکُرِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَل» . "کسی که نعمت دهنده از مخلوقات را شکرگزار نباشد، شکرگزار خداوند نیز نخواهد بود".یکی از شگردهای جریان نفاق، طلبکاری است و حتی منافقین خلق، که بیش از 16 هزار نفر از مردم و مسئولین کشور را به شهادت رسانده و در نوکری صدام پلید، در دفاع مقدس، دستشان تا مرفق بخون صدها رزمنده ایرانی آغشته است، طلبکار مردم بوده و بابت جنایت خود، طلب مزد مینمایند!در زمانی که صدای رسوایی برجام، در دنیا پیچیده و حسن روحانی در شرایط سخت اقتصادی، برجام را آفتاب تابان و از سوی خدا نمی داند و جرأت روبرو شدن با مردم را ندارد، محمدجواد ظریف بابت برجام، این ننگین ترین معاهده تاریخی بعد از قرارداد ترکمنچای، طلبکارانه به ملت نهیب زده و می گوید: "چرا شکر برجام را بجای نیاوردید، تا به عذاب الهی دچار نشوید!"کاش ملت و آن جوانانی که بدون تفکر، مقهور خبرهای کذب حسن روحانی، جواد ظریف و عراقچی شده و در شب توافق برجام به خیابانها آمدند، امروز یقهی کلاهبرداران دولت اعتدال را گرفته و همانگونه که تعدادی دانشجویذ پاک سیرت، سرلشگر فیروزآبادی را با ذلت از ویلای بیت المال بیرون کردند، اینبار جوانانی که توسط دولت زر و زور و تزویر، اغفال شده، یقهی عراقچی و ظریف را گرفته و 750 سکه و مدالهای اهدایی برجام را از آنان میستاندند، تا در شرایط سخت اقتصادی امروز، زبان شیادان کوتاه و ملت، به نام شکر نعمت برجام، مورد استهزاء قرارنمیگرفت.آری، رئیس جمهور سابق به کسانی مثل بقایی و مشایی، به ناحق مدال و سکه اهدا کرد و قوه قضائیه تمام توان خود را برای برخورد و زندانی کردن آن دو بکار بست، لذا اگر بخشی از آن برخورد قهری قوه قضائیه با رئیس جمهور سابق، با رئیس جمهور فعلی میشد!، قطعا شاهد تخلف و تقلب گسترده دولت حسن روحانی نبودیم و ملت به عدل و انصاف قوه قضائیه اعتماد می نمود، آیا چنین خواهد شد...
باآزمایش های تقلبی از مردم و اعلام کمبود ویتامین D اشتباه محض هست و مردم فریب این کلاه برداران قانونی را نخورند !!سال ها ادعا کردن نور خورشید زیان باره و همه کرم های ضد آفتاب استفاده کنند این نقشه خوبی بود برای فروش کرم های تقلبی و کثیف که صورت زنان جامعه را زشت می کرد و از طرفی کرم های سفید کننده و انواع لوازم ارایش را به فروش رساندن و با این نقشه علاوه بر سود مادی فراوان فحشا را نیز در جامعه افزایش دادند به طوری که 90 درصد خانم ها بدون ارایش و روتوش از منزل خارج نمی شوند !!! حال نقشه شومی دیگر و ادعا می کنند خانم ها نور خورشید بهشون نمی رسه و کم بود ویتامین D دارند و این به خاطر حجاب انهاست اخرش ما نفهمیدیم نور خورشید مفیده یا مضر ...!!! ایا خلقت خداوند همراه با نقص و اشتباه است ؟ چرا دشمنان هر چند سال یک بار با دروغی تازه مردم را تیغ می زنند؟این همه بیماری و ساخت بیمارستان ها و افزایش مصرف دارو ها برای چیست؟ حال چرا توصیه می کنند به مصرف ماهی مگر نمی گویند نور خورشید ویتامین D دارد ؟ خب بر فرض درست ! خورشید گرم و خشک است ! اما ماهی سرد و تر ! مگر خورشید به ماهی خورده که ویتامین D داشته باشه!! اون وقت چرا مردمی که دائم زیر نور خورشید هستن و ماهی هم می خورن مثل شمال و جنوب کشور چرا اونا ویتامین D ندارند؟ فریب شرکت های دارو سازی برای عقیم سازی مردم . بیماری های جدید . اعتیاد به دارو و عوارض بی شمار برای فروش دارو های بعدی و سود خوب از این بازار عامل اصلی ازمایش های سرتاپا دروغ عده ای سود جو هست که حتی پزشکان ما را هم فریب داده اند !!!درد مفاصل ناشی از سردی بدن است ! به دلیل سرد بودن اکثر غذا ها در ایران مثل تشویق به مصرف لبنیات و مرغ و ماهی و ترشی و سالاد و ..... بیشتر مردم درد عضلات دارند !! به همین جهت قرص های ویتامین D فقط یک مسکن قوی به همراه مواد مخدر هست که بعد از مصرف نشاط اور و درد را رفع می کند اما .... عوارض گوارشی و دیگر مشکلات مانند اعتیاد به قرص را افزایش می دهد و مصرف ماهی تنها بدون روغن زیتون و ادویه های گرم و خرما خود عامل اضافه وزن و مشکلات گوارشی . الزایمر . طپش قلب . از بین رفتن کلیه و کبد . سنگ کیسه صفرا . سرد شدن رحم خانم ها و نازایی و کیستو تنبلی تخمدان و ... می شود !! به همین دلیل مصرف ماهی باید با ادویه جات گرم . روغن زیتون و خرما باشد ان هم ماهی 2 بار نه بیشتر ...!!!بهترین جایگزین قرص ویتامین D که ادعا می کنند......! :اصلاح غذا و پرهیز از مصرف سردی ها . روغن زیتون . روغن ارده کنجد . روغن حیوانی گاوی .. ظروف مسی . نمک دریا (نمک کامل) اب جوشانده شده و عدم مصرف کلیه مواد غذایی ساخت کارخانه ها!!مخلوط بادام درختی پوست کنده با عسل و اب جوشیده ! در مخلوط کن بریزید و هر روز یک استکان میل کنید!میوه های رسیده با افتاب میل کنید نه میوه های بازاری! هر میوه در فصل خودش مصرف شه!شیره های توت . انگور . خرما منابع سرشار از ویتامین هستن و خونساز
با اصلاح غذا هرگز بیمار نخواهید شد