سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عصر ظهور

نظر

دعای خانه دار شدن

 

14بار بعد هرنماز برو سجده و بگو یا جوادالائمه ادرکنی

 

4--نذر نون و خرما برای خانم ام البنین برای خونه دار شدن زود جواب میده

 

 

5-- 1400 تا صلوات هدیه به حضرت موسی بن جعفر رو حتما بخونید خیلی مجربه

 

6- اگه کسی دوست داره زودتر صاحب خونه نذر کنه 7سال پشت سر هم

 

روز وفات امام رضا اش بپزه حالا تو این چی صاحب خونه بشه یا نشه

 

 درضمن این اش به اش مستاجر معروفه هر کی پخته

 

در این روز عزیز نتیجه گرفته

 

حتما نباید یک دیگ گنده باشه اندازه7کاسه اش باید بدی بیرون

 

انشالله همه مستاجرین صاحب خونه بشن


نظر

 

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از بانو فضه خاتون نقل شده است که نقل کرده که روز جمعه بر خانه ام ابیها حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها وارد شدم ، متوجه گردیدم آن بزرگوار ظرف آبی بدست مبارک گرفته و دعائی می خواند و به آن ظرف می دمد . عرض کردم فدایت گردم سبب خواندن و دمیدن دعا چیست ؟ حضرت بعد از فراغت یافتن از دعا پاسخ دادند :

 فضه این دعای چهل کلید است هرکه این دعا را در روز جمعه بخواند و غسل کند و آب پاکی آورد و این دعا را بخواند و بر آن بدمد و بخورد بخت 50 ساله اش باز می شود

و اگر در بین زن و شوهر الفتی نباشد و این دعا را بر آب بخواند و آن را در طعام ریزد و آن را بخوراند به قدرت حق تعالی به محبت یوسف و زلیخا رسد

 و جهت جادو آن را به گلاب و زعفران و نبات بخواند و بخورد و با آبی که این دعا را خوانده غسل کند به فرمان حق تعالی بازگردد

و اگر کسی نزد سلاطین رود و این دعا را بر گلاب بخواند و بر روی خود بمالد با حرمت گردد

 و اگر در آبش غسل کند حق تعالی او را از جمیع بلیات حفظ کند و از مکر مکاران و سحر ساحران و شر جمیع خلقلان در امان باشد

و دعا این است :

1 . بسم الله الرحمان الرحیم إِنَّا فَتَحْنا لَکَ فَتْحاً مُبیناً 2 . سَلامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدین ‏3 . لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ 4 . رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ 5 . وَ تِلْکَ حُجَّتُنا آتَیْناها إِبْراهیمَ عَلى‏ قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجاتٍ مَنْ نَشاءُ إِنَّ رَبَّکَ حَکیمٌ عَلیم‏ 6 . وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقا 7 . وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَسارا 8 . قُلْنا یا نارُ کُونی‏ بَرْداً وَ سَلاماً عَلى‏ إِبْراهیمَ 9 . وَ أَرادُوا بِهِ کَیْداً 10 . فَجَعَلْناهُمُ الْأَخْسَرین‏ 11 . وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنادى‏ فِی الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمین 12 . وَ لا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوافِر 13 . وَ أُلْقِیَ السَّحَرَةُ ساجِدین 14 . وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّه 15 . بَیـَّناها بَینَ آدمَ و حوا و بَینَ یوسفَ و زلیخا و فاطمةَ الزهراء و علیٌّ المرتضی16 . و بحق محمدٍ المُصطَفی صلّی الله علیه و آله 17 . و بحق جَبرئیل و میکائیل و اِسرافیل و عِزائیل یا حنّانُ یا منّانُ یا دیّانُ یا برهانُ یا رضوانُ یا سلطانُ یا غفرانُ 18 . بسم الله الرحمان الرحیم 19 . إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ 20 . وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فی‏ دینِ اللَّهِ أَفْواجاً 21 . فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کانَ تَوَّاباً 22 . نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَ فَتْحٌ قَریبٌ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ 23 . یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا 24 . قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ 25 . لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‏ءٌ وَ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیر 26 . قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ وَ مِنْ شَرِّ غاسِقٍ إِذا وَقَب ‏27 . قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاس ‏28 . قُلْ کَفى‏ بِاللَّهِ شَهیداً بَیْنی‏ وَ بَیْنَکُم ‏29 . وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقا 30 . قُلْ یَجْمَعُ بَیْنَنا رَبُّنا 31 . ثُمَّ یَفْتَحُ بَیْنَنا بِالْحَقِّ وَ هُوَ الْفَتَّاحُ الْعَلیمُ 32 . قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَهْلَکَنِیَ اللَّهُ وَ مَنْ مَعِیَ أَوْ رَحِمَنا فَمَنْ یُجیرُ الْکافِرینَ مِنْ عَذابٍ أَلیمٍ 33 . قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُکُمْ غَوْراً فَمَنْ یَأْتیکُمْ بِماءٍ مَعین ‏34 . قُلْنا یا نارُ کُونی‏ بَرْداً وَ سَلاماً عَلى‏ إِبْراهیم ‏35 . قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُون‏ لا أَعْبُدُ ما تَعْبُدُون‏ قُلْ کُونُوا قِرَدَةً خاسِئینَ 36 . قُلْ سیرُوا فِی الْأَرْضِ 37 . ثُمَّ انْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُکَذِّبین‏ 38 . قُلْ مَنْ یَکْلَؤُکُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهار 39 . قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرینَ أَعْمالاً 40 . قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى‏ إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِد وَ سَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلینَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ


نظر

 

میلیون ها نفر زیر خاک بزرگترین آرزویشان بازگشت به دنیاست ؛

تا " سجده " کنن     ?? فقط یک سجده ??

پادشاهی درویشی رابه زندان انداخت،نیمه شب خواب دیدکه بیگناه است، پس اوراآزاد کرد،،پادشاه گفت حاجتی بخواه !درویش گفت :وقتی خدایی دارم که نیمه شب تورابیدارمیکندتامراازبند رها کنی،، نامردیست که ازدیگری حاجت بخواهم

خواستند یوسف را بکشند، یوسف نمرد...

خواستند آثارش را از بین ببرند، ارزشش بالاتر رفت...

خواستند او رابفروشند که برده شود،پادشاه شد...

خواستند محبتش از دل پدرخارج شود، محبتش بیشتر شد...

از نقشه های بشر نباید دلهره داشت...

چرا که اراده ی خداوند بالاتراز هر اراده ای است...

یوسف میدانست، تمام درها بسته هستند، اما به خاطر خدا ؛حتی به سوی درهای بسته هم دوید...

و تمام درهای بسته برایش باز شد...

اگر تمام درهای دنیا هم به رویت بسته شد،به دنبال درهای بسته برو

چون خدای "تو"و "یوسف" یکی ست.......

از پاهایی که نمی توانند تو را به ادای نماز ببرند، انتظار نداشته باش که تو را به بهشت ببرند..

 قبرها، پر است از جوانانى که میخواستند در پیری توبه کنند...

رسول الله فرموده اند

نماز صبح : نور صورت

ظهر : برکت رزق

عصر : طاقت بدن

مغرب : فایده فرزند

عشاء : آرامش...


نظر

روزی معاویه «لعنة‌الله‌علیه» وارد مکه شد، گروهی بر معاویه وارد شدند و گفتند : آیا می دانی که ابن عباس تفسیر قرآن می کند؟

معاویه گفت: خب ابن عباس پسر عمه ی پیغمبر بوده، او از هاشمیان است! اگر او نکند که تفسیر کند؟!

گفتند: آیات را به نفع علی بن ابیطالب تفسیر می کند و ما از این  قضیه شاکی هستیم!

معاویه گفت: خودم رسما وارد مجلس می شوم و جمع شان را بر هم می زنم.

 معاویه وارد مجلس تفسیر ابن عباس می شود، ابن عباس با چنان کیفیتی تفسیر آیات می کرد که معاویه هیچ جای اعتراضی برخود ندید!

بعد از مجلس معاویه رو به ابن عباس کرد و گفت:

ابن عباس تو تفسیر آیات می کنی یا فضائل علی بن ابیطالب را بازگو می کنی؟!

ابن عباس گفت : معاویه به من بگو کجای قرآن است که فضائل علی بن ابیطالب نیست؟ از خودت هم سوال می کنم جواب می دهی؟

انَّما اَنتَ مُنذِرُ و َلِکُلِ قَومِ هاد" این آیه برای کیست معاویه؟

معاویه گفت : 

رسول خدا فرمود ؛ منذر این امت منم و هادی وجود علی بن ابیطالب است!

 ولی ابن عباس حتما باید این آیه را بخوانی؟!

ابن عباس گفت : "اِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهیرا" بگو این آیه برای کیست معاویه؟

معاویه گفت : این هم قصه ی طهارت و عصمت علی بن ابیطالب و اهل بیتش است، درست! ولی حتما باید این را بخوانی؟

ابن عباس گفت : "اِنَّما وَلیُّکُمُ اللهُ وَ رَسولُه وَالَّذینَ یُقیمونَ الصَّلوهَ وَ یُوتونَ الزَّکوةَ وَ هُم رکِعون" معاویه این آیه برای کیست؟

معاویه گفت : زمانی که علی بن ابیطالب انگشتر در راه خدا داد این آیه بر حق علی نازل شد، قبول دارم! 

ولی حتما این را باید بخوانی؟

ابن عباس گفت : "عَمَّ یَتَساءَلون عَنِ النَّبَاِ العَظیم" معاویه بگو این آیه در حق کیست؟

معاویه گفت : رسول خدا فرمود ؛ خبر عظیم علی بن ابیطالب است که هم مردم ازش می پرسند و هم من از علی خواهم پرسید، 

ولی ابن عباس حتما باید این را بخوانی؟

ابن عباس گفت : "وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَمیعا وَ لا تَفَرَّقوا" بگو ببینم این آیه برای کیست؟

معاویه گفت : پیغمبر فرمود ؛ حبل الله علی بن ابیطالب است دست به دامن علی بزنید و جای دیگر نروید که گمراه میشوید. 

ولی باید همین را تفسیر کنی؟

ابن عباس گفت : "کَفی بِاللهِ شَهیدا بَینی وَ بَینَکُم" این آیه برای چیست معاویه؟

معاویه گفت : این قصه قصه ی علم علی بن ابیطالب است که خدا همه ی علم جاری رو در سیره ی او تعریف میکند، 

ولی لازم است حتما این را بخوانی؟

ابن عباس گفت : "قُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا و َأَبْنَاءَکُمْ و َنِسَاءَنَا و َنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ" بگو به من که این آیه برای کیست؟

معاویه گفت : این هم ماجرای مباهله با اهل نجران است که خدا در این آیه علی بن ابیطالب را نفس پیغمبر میخواند،

 ولی برای مردم حتما باید همین را بخوانی؟

ابن عباس گفت : "ساَلَ سائِلٌ بِعَذابِ واقِع" این آیه برای چیست معاویه؟

معاویه گفت : روز غدیر شخصی نزد رسول خدا آمد و گفت این سخنان از خودت بود یا از خدا؟ پیغمبر فرمود امر رسالت بود ،  شخص رو به پیغمبر کرد و گفت ؛ به خدا بگو بر من عذاب وارد کند که تحمل ولایت علی را ندارم و خداوند جلوی همگان دشمن علی را هلاک کرد، ابن عباس قبول دارم !

 آیا باید فقط همین آیه را بخوانی؟

ابن عباس گفت : "یا اَیُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَیک" این آیه دیگر برای چیست معاویه؟

معاویه گفت : این هم ماجرای ابلاغ ولایت علی بن ابیطالب است قبول دارم!

 ولی این را حتما باید بازگو کنی؟

ابن عباس گفت : "اَلیومَ اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم" معاویه به من بگو این دگر برای کیست؟

معاویه گفت : این آیه هم اکمال دیانت در پرتوی ولایت علی بن ابیطالب است

 ولی آیه ای دیگر بخوان نه این را !

 ابن عباس از جا بلند شد و گفت:

معاویه به من بگو کجای قرآن را بخوانم که فضل علی بن ابیطالب نباشد؟! کجا را بخوانم که از علی بیان نشده باشد؟!

معاویه گفت : اصلا ابن عباس بخوان "اِذا زُلزِلَتِ الارض زلزالها 

ابن عباس: این آیه هم فضل علی بن ابیطالب است!

معاویه گفت : علی در این آیه دگر چه می کند ابن عباس؟!

ابن عباس گفت : نشنیدی بعد از رسول خدا یک سال نگذشته بود که زلزله ای بر مدینه آمد که همه ی مردم از شدت وحشت از خانه به در شده بودند و علی در میانشان حاضر شد و خواند این آیه را و پایش را بر زمین کوبید و فرمود: 

زمین ! ابوتراب بر تو امر می کند آرام گیر!

 معاویه که از غضب بر خود می پیچید گفت:ابن عباس راحت بگو تا قرآن باشد، علی هم خواهد بود...

??بحار الانوار ج 44 ص 125


نظر

شخصی از بندگان خدا در شهر یزد گرفتاری سختی داشت خدمت حضرت صاحب الزمان

 

ارواحنا فدا مشرف می شود ولی آن بزرگوار را نمی شناسد حضرت به او فرموده بودند :

 

سوره یس را بخوان چون به کلمه مبین که در شش مورد آمده رسیدی حاجت خود را نیت کن

 

و پس از قرائت سوره نیز حاجت خود را درخواست کن تا خداوند دعای تو را مستجاب نماید

 

او گفت : چون در سوره یس نگاه کردم دیدم کلمه مبین در هفت مورد ذکر شده تعجب کردم

 

اما با تامل دقت کردم فهمیدم در شش مورد بدون الف و لام است ( مبین ) و در یک مورد همراه

 

با آن می باشد ( المبین ) سپس گفت سوره را همان طوری که حضرت فرموده بود خواندم

 

و خداوند نیز دعایم را مستجاب کرد

 

منبع : صحیفه مهدیه صفحه 412 و 413 


نظر

سوال یک دختربچه 9ساله شیعه ازمدیر خود که باعث شد تمام کارشناسان شبکه های وهابی جوابی بجز سکوت برایش نیافتند: ما درکلاس 24نفر هستیم، معلم ما وقتی میخواد از کلاس بیرون بره به من میگه : خانم محمدی ، شما مبصر باش تا نظم کلاس بهم نریزه . . . وبه بچه ها میگه: بچه ها ، گوش به حرف مبصر کنید ، تا برگردم . شما میگید پیامبر(ص) از دنیا رفت وکسی را به جانشینی خودش انتخاب نکرد ، آیا پیامبر(ص) ، به اندازه معلم ما ، بلد نبود یک مبصر و یک جانشین بعد از خودش تعیین کند که نظم جامعه . . . اسلامی به هم نریزد ؟! جواب مدیر اهل سنت به دانش آموز شیعه: برو فردا با ولی ات بیا کارش دارم ، دانش آموز رفت وفرداش با دوستش اومد. مدیرگفت: پس چرا ولیتو نیاووردی ، مگه نگفتم ولیتو بیار ؟ دانش آموز گفت: این ولیه منه دیگه . مدیر عصبانی شدوگفت: منظور من از ولی سرپرسته ، پدرته ، رفتی دوستتو آوردی؟ دانش آموز گفت: نشد دیگه اینجا میگی ولی یعنی سرپرست ، پس چطور وقتی پیامبر میگه این علی ولی شماست میگید معنی ولی میشه دوست . بنازم به این بچه شیعه "یاعلی یعسوب الدین یکی از القاب زیبای حضرت امیرالمؤمنین "علیه السلام" است آیا می دانید یعسوب به چه معناست؟عرب به فرمانده زنبورهای عسل یعسوب می گویدهنگامی که زنبورهای کارگر گل ها را برای درست کردن عسل می مکند و به کندو باز می گردند، ابتدا مورد بازرسی قرار میگیرندبدین صورت که فرمانده زنبورها (یعسوب) در جلوی در کندو می ایستد. آن گاه زنبورها را می بوید و هر زنبوری که بر روی گل بدبو نشسته باشد و توشه بدبو به همراه داشته باشد حق ورود به کندو را ندارد، بلکه مورد تهاجم زنبورهای نگهبان قرار می گیرد و اگر موفق به فرار نشود لاشه او مورد عبرت سایر زنبورها خواهد شد.آری حضرت امیرالمؤمنین "علیه السلام" در روز قیامت بر در بهشت می ایستد و هر کسی را که بویی از ولایت آن حضرت نداشته باشد از ورود به بهشت محروم میشود. ..


جایگاه زیارت سید الشهداء در نزد ائمه به اندازه‌‌ای مقام دارد که فرموده‌‌اند: اگر احتمال ضرر، در سفر حج بدهید به طوری که آن سفر شما را به مشقت و رنج بیاندازد، حج از شما ساقط است؛ اما در مسیر زیارت امام حسین تمام سختی‌‌ها اعم از گرسنگی، تشنگی، پیاده‌روی، و طی جاده‌های طولانی همگی از پاداش برخوردار است؛ و حتی در برخی از روایات آنانی که توانایی زیارت دارند و نمی‌روند مورد سرزنش ائمه طاهرین قرار گرفته‌اند؛ حنان از قول امام صادق می‌‌فرماید: «حنان می‌گوید: به امام صادق عرض کردم، چه می‌فرمایید درباره زیارت قبر مطهر حضرت حسین بن علی، زیرا از بعضی راویان احادیث شما به ما خبر رسیده که زیارت قبر آن حضرت با ثواب یک حج و عمره برابر است؟ امام فرمود: تعجب نکن کسی که می‌گوید به همه این ثواب می‌رسد؛ ولی تو قبر آن حضرت را زیارت کن و به آن حضرت جفا نکن، زیرا که آن حضرت سید جوانان شهید و سرور آقای جوانان اهل بهشت و همچون یحیی بن زکریا است و آسمان و زمین بر این دو نفر گریست.


??حضرت رسول (ص) می‌فرمایند: 

«چهار فتنه بر شما فرود آید که در اولی خون‌ها مباح می‌شود، در دومی خون‌ها و ثروت‌ها مباح می‌گردد، در سومی خون‌ها و ثروت‌ها و ناموس‌ها مباح می‌شود و در چهارمی آشوبی کور و کر جهان را مضطرب می‌سازد؛ آن چنان که کشتی غول پیکر آب های مجاور را مضطرب کند»

 ?روزگار رهایی، ص 896?

به نظر می‌رسد، فتنه اول مقصود دو جنگ جهانی باشد که اولی در حدود یک قرن پیش اتفاق افتاد و در مدت 4 سال 10 میلیون نفر با درگیری مستقیم کشته شدند و در ایران با وجود بی‌طرفی به صورت غیر مستقیم نصف جمعیت کشور (نزدیک به 9 میلیون نفر) کشته شدند! 

 پیامبر (ص) می‌فرمایند: در این فتنه خون‌ها مباح می‌شود؛

  در جنگ جهانی دوم (70 سال پیش) هفتاد میلیون نفر کشته شدند?? به نظر می‌رسد فتنه دوم که هم خون‌ها و هم ثروت‌ها مباح می‌شوند مصداقش فتنه‌انگیزی و جنگ‌هایی است که امریکا در طول چند دهه اخیر انجام داده است که گاه و بیگاه با تراشیدن بهانه‌های مختلف صرفا برای تسلط بر کشورهای نفت‌خیز به آن مناطق قشون‌کشی می‌کند.

صدها هزار کشته فقط در خاورمیانه حاصل طمع آمریکا و هم پیمان‌هایش به بشکه‌های نفت منطقه بوده است.

 در سومی که خونها و ثروتها و ناموسها مباح می‌گردد، شاید مقصود خروج گروه‌های وحشی داعش و النصره و بوکوحرام و الشباب و ... باشند که به راحتی می‌کشند (خونها) و کاملا تعمدی صرفا در مناطق نفت‌خیز مانند شمال عراق و سوریه و لیبی و ... خروج کرده‌اند (ثروتها) و اعلام جهاد نکاح می‌کنند (ناموسها) و اینگونه فتنه‌انگیزی خود را کامل می‌کنند.

 به نظر فتنه چهارم و نهایی همان جنگ جهانی سوم از منطقه شام و بر طبق آنچه روایات گفته سر بر خواهد آورد و آن همان نبرد مهلک قرقیسیا خواهد بود؛

 در صحیحه میسر از امام باقر (ع) نقل است که فرمود: ای میسر از اینجا تا قرقیسیا چقدر راه است؟  عرض کردم: همین نزدیکی‌ها در ساحل فرات قرار دارد.

سپس فرمودند: اما در این ناحیه واقعه‌ای اتفاق خواهد افتاد که از زمانی که خداوند متعال آسمانها و زمین را آفریده بی‌سابقه بوده، چنان که تا وقتی آسمانها و زمین برپا هستند، واقعه‌ای همچون آن اتفاق نخواهد افتاد ... 

سفره‌ای است که درندگان زمین و پرندگان آسمان از آن سیر می‌شوند.

  غیببه نعمانی ص 26


 یک عمر بهم خندیدند

 اومد کنارم نشست گفت. .

حاج آقا یه خاطره برات تعریف کنم؟

گفتم: بفرمایید...

 عکس یه جوون بهم نشون داد و گفت: اسمش عبدالمطلب اکبری بود.

 زمان جنگ توی محله ی ما مکانیکی می کرد و چون کر و لال بود، خیلی ها مسخره اش می کردند.

 یه روز با عبدالمطلب رفتیم سر قبر پسر عموی شهیدش ”غلامرضا اکبری ”.

 عبدالمطلب سر قبرش نشست و بعد با زبون کر و لالی خودش با ما حرف میزد ، ما هم میگفتیم چی میگی بابا؟؟ محلش نذاشتیم. هرچی سرو صدا کرد هیچکس محلش نذاشت.

 وقتی دید ما نمیفهمیم کنار قبر پسر عموش با انگشت یه چارچوب قبر کشید و توش نوشت ” شهید عبدالمطلب اکبری ”.

 ما تا این کارش رو دیدیم زدیم زیر خنده و شروع کردیم به مسخره کردن!عبدالمطلب هم وقتی دید مسخره اش می کنیم و بهش می خندیم، بنده خدا هیچی نگفت

فقط یه نگاهی به سنگ قبر کرد و با دست، نوشته‌اش رو پاک کرد.

بعد سرش رو انداخت پائین و آروم از کنارمون پاشد و رفت… فردای اون روز عازم جبهه شد و دیگه ندیدیمش.

10 روز بعد شهید شد و پیکرش رو آوردند!

 جالب اینجا بود که دقیقا همونجایی دفن شد که با دست قبر خودش رو کشیده بود و ما مسخرش کردیم

وصیت نامه اش خیلی سوزناک بود

نوشته بود :

‌          ” بسم الله الرحمن الرحیم ”

یک عمر هر چی گفتم به من می‌خندیدند…

یک عمر هر چی می‌خواستم به مردم محبت کنم، فکر کردند من آدم نیستم و مسخره‌ام کردند…

یک عمر هر چی جدی گفتم شوخی گرفتند، یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی تنها بودم.

اما مردم! 

حالا که ما رفتیم بدونید، هر روز با آقام امام_زمان (عجل الله تعالی فرج الشریف) حرف می‌زدم …

آقا خودش بهم گفت: تو شهید میشی. 

جای قبرم رو هم بهم نشون داد…

 اینرا هم گفتم اما باور نکردید ...

راوی حجت الاسلام انجوی نژادد

مزار : شهیدآباد صفاشهر

شهادت 65/12/4


علّامه میرجهانی مبتلا به کسالت نقرس و سیاتیک (عرق النساء) شده بودند. ایشان برای رفع این بیماری چندین سال در اصفهان، خراسان و تهران معالجه قدیم و جدید نموده بودند ولی هیچ نتیجه‌ای حاصل نشده بود. خودشان می‌فرمودند:‌ روزی برخی دوستان آمدند و مرا به شیروان برند. 

در مراجعت به قوچان که رسیدیم، توقف کردیم و به زیارت امامزاده ابراهیم که در خارج شهر قوچان است، رفتیم. چون آنجا هوای لطیف و منظره جالبی داشت رفقا گفتند: نهار را در همانجا بمانیم. آنها که مشغول تهیه غذا شدند، من خواستم برای تطهیر به رودخانه نزدیک آنجا بروم دوستان گفتند: راه قدری دور است و برای پا درد شما مشکل بوجود می‌آید.

گفتم: آهسته آهسته می‌روم و رفتم تا به رودخانه رسیدم و تجدید وضو نمودم. در کنار رودخانه نشسته و به مناظر طبیعی نگاه می‌کردم که دیدم شخصی با لباسهای نمدی چوپانی آمد و سلام کرد و گفت: آقای میرجهانی شما با اینکه اهل دعا و دوا هستی، هنوز پای خود را معالجه نکرده‌اید.

 گفتم: تاکنون که نشده است، گفت آیا دوست دارید من درد پاهای شما را معالجه کنم؟ گفتم: البته. پس آمد و کنار من نشست و از جیب خود چاقوی کوچکی در آورد و اسم مادرم را پرسید (یا بُرد) و سرچاقو را بر اول درد گذاشت و به سمت پایین کشید و تا پشت پا آورد، سپس فشاری داد که بسیار متألم شده گفتم: آخ. پس چاقو را برداشت وگفت: برخیز، خوب شدی.

 خواستم بر حسب عادت و مثل همیشه با کمک عصا برخیزم که عصا را از دستم گرفت و به آن طرف رودخانه انداخت. دیدم پایم سالم است، برخاستم و دیگر ابداً پایم درد نداشت. به او گفتم: شما کجا هستید. گفت: من در همین قلعه هستم و دست خود را به اطراف گردانید. گفتم: پس من کجا خدمت شما برسم.

 فرمود: تو آدرس مرا نخواهی دانست ولی من منزل شما را می‌دانم کجاست و آدرس مرا گفت و فرمود: هر وقت مقتضی باشد خود نزد تو خواهم آمد و سپس رفت. در همین موقع رفقا رسیدند و گفتند: آقا عصایتان کو؟ من گفتم: آقایی نمد پوش را دریابید هر چه تفحص و جستجو کردند اثری از او نیافتند.